Authors
Links

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زن؟ یا زن. و آدرس ashi5000.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





سالها براي برابري زن ومرد تلاش كرديم

وبلاخره تونستيم:                           حق مش كردن مو،

                                            سوراخ كردن گوش،

و

                                                 بر داشتن ابرو را

                                                                 به اقايان تقديم كنيم



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, ] [ 12:2 ] [ اشی ]

من زنم
و به همان اندازه از هوا سهم ميبرم كه ريه هاي تو ،
درد آور است كه من آزاد نباشم تا تو به گناه نيوفتي،
قوس هاي بدنم بيشتر از افكارم به چشمهايت مي آيد.
تأسف بار است كه بايد لباس هايم را به ميزان ايمان تو تنظيم كنم.
سيمين دانشور



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:, ] [ 8:43 ] [ اشی ]

من زنم، زاده شدم تا دختر کسی باشم. بالیدم تا خواهر کسی باشم. ازدواج کردم تا زن کسی باشم. زادم تا مادر کسی باشم.
برای همه کسی بودم و برای خودم هیچ کس.

 امیر خبر ندارد که روزی صد بار به او خیانت می کنم . وقتی که زیرشلواری اش به همان حالتی که در اورده وسط اتاق است . وقتی توی جمع آن قدر سرش گرم است که متوجه من نیست . وقتی سیر شده و یادش می افتد که منتظر ما نمانده است . وقتی مرا علت ناکامی هایش به حساب می آورد . وقتی زن دیگری را به رخ من می کشد . وقتی که می تواند از هر چیزی به تنهایی لذت ببرد . وقتی که تنهایم می گذارد ، به او خیانت می کنم ..!!!!!!!!

پرنده ی من - فريبا وفي                                                                



برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 9:49 ] [ اشی ]

زندگــــــی وقتی به بن بست میرسه که...

نـه حـــق ِ خــواسـتن داری !

نـه تــوانــایـی ِ فـــرامــوش کـــردن        ....!



برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 10:57 ] [ اشی ]

 

دختري با ظاهري ساده از خيابان مي­گذشت كه پسري در پياده­رو به او گفت:«چه­طوري سبيلو؟» دختر خونسرد، تبسمي كرد و جواب داد: «وقتي تو ابرو بر مي­داري، مو رنگ مي­كني وگوشواره مي­ندازي، من سبيل مي­ذارم تا جامعه، احساس كمبود مرد نداشته باشه.»

           



برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 8:29 ] [ اشی ]

بدترین اتفاق زندگی یک زن این است: شوهرش همیشه برایش مایه ی دردسر باشد. شاد بودن بر زن حرام می شود. زندگی همیشه می شود یک درگیری و نگرانی. شوهری که نمی شود به او اعتماد کرد، به او تکیه کرد و باید مثل یک بچه مراقبش بود و نگران خرابکاری هایش بود و بدتر از همه این که این شوهر ادعا کند عقل کل است، منطقی است و هم چیز را می فهمد و باید به او اعتماد کرد و همیشه هم خودش را حق به جانب می داند و خرابکاری هایش را به حساب روش هایش می گذارد و بعد زن باید دردسرهای ساخته او را درست کند. اَه



برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, ] [ 11:51 ] [ اشی ]

روزگار بدی برای زن هاست ...
ریشو می بینی، می ترسی ...
لباس روی شلوار می بینی، می ترسی ...
ژیگول می بینی، می ترسی ...
ماشین مدل بالا از کنارت رد می شه تو خیابون، می ترسی ...
ماشین قراضه رد می شه، می ترسی ...
موتوری با اون نگاه کثیفش از کنارت ویراژ می ده، می ترسی ...
کنار خیابون یه پیرمرد نشسته تو سایه درخت و با همون عینک ته استکانیش
نگاهت می کنه اگه باد بزنه و مانتوت کمی بره کنار، می ترسی ...
کنار خیابون یه دسته مرد وایستادن و مثل گرگ نیگات می کنن، می ترسی ...
سوار تاکسی و کرایه ایی هم بخوای بشی،حتی اگه جلو هم بخوای بشینی که
راحتتر باشی، می ترسی ...
مانتوی روشن بپوشی بیای تو خیابون از نگاه مردا که دنبال رد لباس
زیرمانتوت هستن، می ترسی ...
عینک آفتابی می زنی میای تو خیابون از نگاههایی که دنبال چشمهای اون زیر
هستن، می ترسی ...
با دوستات می ری بیرون تو کافی شاپ که باید دود سیگار بخوری اگرم بری
پارک، از مردهای بیکار پارک، می ترسی ...
از پدری که دست پسر کوچکش رو گرفته و از کنارت رد می شه و تیکه ایی بارت
می کنه و به پسرش نگاه می کنه و می خنده، از هر دوشون، می ترسی ...
از مردی با ظاهر معمولی که کنار خیابون به ظاهر داره با موبایلش صحبت می
کنه اما هربار که زنی از کنارش رد می شه حرفهای زشت و کریهی می زنه و تو
خیالش با همه ( که فرقی نمی کنه زنی چادری باشه، کسی باشه با لباس های
کار یا دختری دیگر) عقده های جنسیش رو خالی می کنه ...
که نه فقط از نگاه که حتی از متلک ها و حرفهای کریهی که باید بشنوی و فقط
رد بشی و فرار کنی از این آدمها، می ترسی ...
از نگاه آدمها تو پمپ بنزین، ترافیک، گشت ارشاد و و و و می ترسی ...
از آدمهایی که ظاهری عادی دارن اما کلی عقده های روانی و جنسی توشون جمع
شده و حتی با شخصیت ترینشون هم تو موقعیتش قرار بگیرن این عقده ها رو می
خوان تسکین بدن و دست به وحشیانه ترین اعمال بزنن، می ترسی ... که آوازه
غیرت و ناموس پرستیشون دنیا را کر کرده است اما چند نفره به یک زن بیگناه
حمله می کنن، می ترسی ...
گاهی حتی از برادر و شوهر و دوست پسر و ... ها هم می ترسی ...
ترس ترس ترس ... کابوس های روزانه و شبانه آدمهایی شده که می خوان فقط
کنار دیگران تو جامعه زندگی کنن ....
حالا درک می کنم که چرا خیلی از مردها برای دختران و همسران خود ماشین میگیرند تا راحتتر بتوانند در جامعه در تردد باشند
قويترين آدم جهان اون نيست که دويست و پنجاه کيلو رو يه ضرب ميزنه ...
قويترين آدم جهان زن ايرانيه که با وجود تجاوز فردی و گروهی و اسيد پاشی
و گشت ارشاد و مزاحم هاى خيابونی و زور گيری و قتل و هزار خطر ديگه هنوزم
تو اين مملکت درس ميخونه ، ورزش ميکنه ، رانندگى ميکنه ، کار ميکنه ،
عاشق ميشه ، اعتماد ميکنه ، مادر ميشه و به بچه اش ياد ميده آدم باشه



برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 19 فروردين 1391برچسب:, ] [ 7:42 ] [ اشی ]

پس از مرگ حوا ؛ آدم گفت : هرجا که او بود بهشت بود‬.     

                                                   

 

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, ] [ 12:16 ] [ اشی ]

                                

                                     

کشور من تنها جایی‌ست که نجابت دوخته شده‌ات را بیش‌تر از صداقتت خریدارند....

من یک زنم ...
از نظر مردها وقتی:
به مردی احترام می‌گذاری یعنی: بهش علاقه داری
احترام نم‌گذاری یعنی بی‌شخصیت هستی و تربیت خانوادگی نداری !!!
به سوال مردی پاسخ می‌دهی یعنی داری پا می‌دهی/ جوابش را نمی‌دهی یعنی امل و ندید بدید و دهاتی هستی !!!
لبخند می‌زنی یعنی جلفی/ نمی‌خندی یعنی بد اخلاقی و بیچاره اویی که قرار است تو را تحمل کند !!!
وقتی حرف می‌زنی و معاشرت می‌کنی و از خودت دفاع می‌کنی یعنی هفت خطی/ وقتی سکوت می‌کنی یعنی منزوی هستی و روابط عمومی خوبی نداری و شاید مشکل روانی داری !!!
وقتی گریه می‌کنی یعنی سست و ضعیفی یا داری اشک تمساح می‌ریزی/ گریه نمی‌کنی یعنی بی‌احساسی و زنانگی نداری و رفتارت مردانه است !!!
وقتی دوست پسر داری یعنی خرابی هرچند این را به رویت نمی‌آورند/ وقتی دوست پسر نداری دروغ می‌گویی و داری جانماز آب می‌کشی !!!
وقتی قصد ازدواج داری یعنی می‌خواهی یکی پیدا شود، آویزانش بشوی و خودت رو به او بیندازی/ وقتی قصد ازدواج نداری یعنی داری کلاس می‌گذاری و از خدات است که یکی بیاید تو را بگیرد !!!
وقتی مردی خیانت کند همه برایش دلسوزی می‌کنند و می‌گویند: طرف براش کم گذاشت و رفت سراغ یکی بهتر و آن طرف یعنی همسرش در زندگی‌اش باشد باید مردش را ببخشد و خودش را اصلاح کند! اصلاً مرد اگر تنوع طلب نباشد که مرد نیست! / وقتی زنی خیانت می‌کند می‌گویند:ای فاسد بی چشم و رو! و گذشتی در کار نیست و اگر همسرش حضور نداشته باشد اسید پاشی و اگر همسرش حضور داشته باشد سنگسار!!!
و......و.....و......!!!
و با تمام این‌ها من یک زنم! می‌گویم و می‌خندم و اشک می‌ریزم و می‌جنگم و عشق می‌ورزم !
و تو مرد باش! مردی که با تمام مردانگی‌ات حتی یک روز نمی‌توانی زیر بار این فشارها و قضاوت‌های بی‌ربط به جای یک زن زندگی کنی.

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, ] [ 7:19 ] [ اشی ]

 
   

سلام فاحشه!
تعجب كردی!؟... می‌دانم در كسوت مردان آبرومند، اندیشیدن به تو رسم، و گفتن از تو ننگ است! اما می‌خواهم برایت بنویسم.
شنیده‌ام، تن می‌فروشی، برای لقمه نان! چه گناه كبیره‌ای! می‌دانم كه می‌دانی همه تو را پلید می‌دانند، من هم مانند همه‌ام
راستی روسپی! از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو، زنی زنانگی‌اش را بفروشد كه نان در بیاورد رگ غیرت اربابان بیرون می‌زند !! اما اگر همان زن كلیه‌اش را بفروشد تا نانی بخرد و یا شوهر زندانی‌اش آزاد شود این «ایثار» است‌! مگر هردو از یك تن نیست؟ مگر هر دو جسم فروشی نیست؟
تن در برابر نان ننگ است.
بفروش! تنت را حراج كن من در دیارم كسانی را دیدم كه دین خدا را چوب می‌زنند به قیمت دنیایشان.
شرفت را شكر كه اگر می‌فروشی از تن می فروشی نه از دین.
شنیده‌ام روزه می‌گیری، غسل می‌كنی، نماز می‌خوانی، چهارشنبه‌ها نذر حرم امام‌زاده صالح داری، رمضان بعد از افطار كار می‌كنی، محرم تعطیلی.
من از آن می‌ترسم كه روزی با ظاهری عالمانه، جمعه بازار دین خدا را به راه كنم، زهد را بساط كنم، غسل هم نكنم، چهارشنبه هم به حرم امام‌زاده صالح نروم، پیش از افطار و پس از افطار مشغول باشم، محرم هم تعطیل نكنم!
فاحشه!!! دعایم كن
فریدون فرخزاد

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, ] [ 9:20 ] [ اشی ]

  3:16pm Feb 2

‫زن که باشی ترسهای کوچکی داری
از کوچه های بلند،
غروبهای خلوت و از خیابانهای بدون عابر می ترسی،
از صدای موتورسیکلت ها و دوچرخه هایی که در کوچه ها می چرخند،می ترسی
از بوق ماشین هایی که ظهرهای گرم تابستان جلو پایت ترمز می کنندوتو فقط چهره آدم هایی را می بینی که توی چشمهایشان حس نوع دوستی موج می زند
زن که باشی ترسهای کوچکی داری به بزرگی همه ی بی عدالتی هایی که به جرم زنانگی محکومت می کنند...
و همیشه این تویی که مقصری

من هیچ وقت معنای دقیق فمنییست بودن را نفهمیدم
فقط میدانم که هر وقت نظریه دادم که ثابت کرد من موجودی تابع برای لهو و لعب نیستم، مردم مرا فمنییست خواندند

فمینیسم باور داشتن به حقوق زنان و برابری سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زن و مرد است.

فمینیسم به معنای برابری (( حقوق )) زن و مرد است. جوهره‌ی فمینیسم آن است که حقوق، مزیت‌ها، مقام و وظایف نبایستی از روی جنسیت مشخص شوند. به رغم این‌که بسیاری از رهبران فمینیسم زنان بوده‌اند ولی این بدان معنا نیست که تمام فمینیست‌ها زن هستند. فمنیسم به باور من نگاهی نو و انسانی به جهان است، با به چالش کشیدن تمام مفاهیم و نظریه‌های عام و رسیدن به تعریفی تازه، بدیع و انسانی از جهان و قرارداد ها و روابط جاری در آن است.



برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, ] [ 10:43 ] [ اشی ]

                               

بودا به دهی سفر کرد. زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.
بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد.
کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت: «این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید.»
بودا به کدخدا گفت : «یکی از دستانت را به من بده»
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت . آن‌گاه بودا گفت «حالا کف بزن»
کدخدا بیش‌تر تعجب کرد و گفت: « هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند»

بودا لبخندی زد و پاسخ داد : «هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند. بنابراین مردان و پول‌هایشان است که از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند .
برو و به جای نگرانی برای من نگران خودت و دیگر مردان دهکده ات باش

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, ] [ 8:48 ] [ اشی ]
 
 

‫ زنی آبستن درد است            
زنی نوزاد غم دارد
                    

زنی می گرید و گوید
به سینه شیر کم دارد
زنی در کنج تاریکی
                                                                                  

نماز نور می خواند
زنی را می شناسم من
 میرد ز یک تحقیر
ولی آواز می خواند
که این است بازی تقدیر

زنی با فقر می سازد
زنی با اشک می خوابد
گناهش را نمی داند
زنی درد نهانش را
ز مردم می کند مخفی
که یک باره نگویندش
چه بد بختی چه بد بختی

زنی را می شناسم من
که شعرش بوی غم دارد
ولی می خندد و گوید
که دنیا پیچ و خم دارد
                               سیمین بهبهانی

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, ] [ 13:10 ] [ اشی ]

ما زن زاده نمی‌شویم، به ما می‌آموزند که زن شویم.
شما مرد زاده نمی‌شوید، به شما می‌آموزند که مرد شوید.
اما انسان شدن را خود باید بیاموزیم، در شناخت تفاوت‌ها و احترام گذاشتن به آن ها
.                

فقط یه زن ایرانی می‌تواند هم بچـه بـغلش باشد؛ هم كیف‌اش؛ هم سـاک بچه؛ 
   آن وقت شوهرش عین دسته جارو كنارش!!!     
                                                                              



برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 30 بهمن 1390برچسب:, ] [ 11:10 ] [ اشی ]

                                                  

نینای عزیز ارزش زن را نشان می‌دهد و می‌گوید که زن خودش بر ارزش وجودی‌اش آگاه نیست.

متن زیر را نینا نوشته که منتشر می شود. از نینا سپاس‌گزارم.                                                              

 

این گفته فرشته را بسیار تحت تاثیر قرار داد و گفت خدایا تو نابغه ای تو فکر همه چیز را کرده ای زن واقعا موجود شگفت انگیزی است خداوند: آری او واقعا شگفت انگیز است ! زن توانایی هایی دارد که مرد را شگفت زده میکند او مشکلات را پشت سر می گذارد و مسئولیت های سنگین را بر دوش می کشد او شادی عشق و اندیشه را با هم دارد او می خندد هنگامی که احساسی شبیه فریاد کشیدن دارد او آواز میخواند وقتی احساسی شبیه گریه کردن دارد گریه می کند وقتی که خوشحال است و می خندد وقتی که ترسیده است او برای آنچه اعتقاد دارد مبارزه میکند و علیه بی عدالتی می ایستد وقتی که راه حل بهتری بیابد برای جواب دادن از کلمه "نه" اسفاده نمی کند او خودش را وقف پیشرفت خانواده اش میکند او دوست پریشان حالش را نزد پزشک می برد عشق او مطلق و بدون قید و شرط است وقتی فرزندانش موفق می شوند گریه می کند و از اینکه دوستانش روزگار خوشی دارند خوشحال می شود او از شنیدن خبر تولد و عروسی شاد می شود وقتی دوستان و نزدیکانش فوت می کنند دلش می شکند ولی او برای فائق آمدت بر زندگی نیرو می گیرد او میداند که یک بوسه و یک آغوش میتواند یک دل شکسته را التیام بخشد او فقط یک اشکال دارد فراموش می کند که او چه ارزشی دارد.» 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:, ] [ 8:9 ] [ اشی ]

«نوشته ی زیر را دوستی به نام «ساجده م» برایم فرستاده که پر از ااحساس رنج و اندوه است. همدلی ام را بپذیر و بدان همدلانت بسیارند.»

«ما زن آفریده نمی شویم بلکه زن می شویم.» نقل به مضمون از سیمون دوبووار.

واقعاً در جامعه ی ما زن بودن سخت و وحشتناک است. از کودکی با این عبارت که تو یک دختری آشنا

می شویم.

این عبارت در خود هزاران حرف و تحقیر ناگفته دارد.

تو یک دختری:

- دوچرخه سواری ممنوع

- کجا می خواهی سوار دوچرخه شوی؟ توی کوچه؟!! خانه که جای دوچرخه سواری نیست.

تو یک دختری:

-  تفنگ اسباب بازی می خواهی چه کار کنی؟ تفنگ مال پسرهاست.

- عروسک؟ تو یک دختر بزرگ هستی بچه که نیستی با عروسک بازی کنی!!!

- کفش زرد می خواهم

- چه حرفا، مگه دختر بچه این رنگ های جلف را می پوشد.

- پس چه رنگی؟

- سیاه، قهوه ای، سرمه ای، هر رنگی که جلف و زننده نباشد.

- توی کوچه ندو، توی خیابان نخند. اگر از گرسنگی هم داری می میری توی خیابان غذا نخور، سرت را بینداز

پایین و راه برو، این یعنی دختر خوب

- به چپ و راست نگاه نکن، صاف برو صاف برگرد. با پسرها حرف نزن جلوی مغازه ها نایست...

- جوراب سفید ممنوع چه مدرسه و چه هرجای دیگر. مدرسه مگر جای این جور لباس پوشیدن است؟

چادر سیاه، مقنعه ی سیاه، مانتوی سیاه این لباس تو است.

تو دختر خوبی هستی اگر:

هیچ ایده ای نداشته باشی

اگر فقط حرف گوش کنی و نظری نداشته باشی

اگر هیچ چیزی از لباس و کفش و اسباب بازی نخواهی

اگر در آشپزخانه بمانی حتا اگر دانشگاه رفته باشی

اگر به تو امری شد انجام دهی. نهی ای شد انجام دهی، وگرنه مثل عروسکی بی جان باشی

تو دختر خوبی هستی اگر:

عروسک خیمه شیب بازی باشی

اصلاً دختر خوب معادل است با این که وجودت را انکار کنی و بشوی هرکسی که از تو می خواهد

دختر خوبی باشی.

تو دختر خوبی هستی اگر:

آرزو و رویا و خواسته نداشته باشی

تو دختر خوبی هستی اگر:

نقش کلفت و کنیز و برده و حتا نقش حرمسرای شوهر را داشته باشی

تو دختر خوبی هستی اگر:

حرف نزنی  و حقی هم نداشته باشی

و و و و و ...............

تو دختر خوبی هستی اگر اصلاً مرده باشی.

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 7:35 ] [ اشی ]

    

من دختر ایرانی‌ام!!!
چون خود را آراستم مرا فاحشه نامیدند. آرامشم را بوق‌های ممتد در خیابان شکست.
مرا حرام‌زاده نامیدند و پارچه‌ای روی سرم کشیدند تا «تو» تحریک نشوی! وقتی گفتم پاکم مرا دروغ‌گو خواندند.
خواستم دست از زندگی بکشم گفتند از ترس آبرو بود.
خندیدم و به من گفتند اغواگر!
 حرف زدم، گفتند: خفه شو!
هم‌جنس‌هایم بیمار می‌شوند و آزرده تا تو به کام برسی!            
           گفتند شکر کن به آزادی‌ات!!!
خدایا شکرت من یک دختر ایرانی آزادم!!!

                                                                                 

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, ] [ 8:13 ] [ اشی ]

سحرگل

به گزارش تکناز به نقل از ایسنا، در یک نوار ویدئویی جدید تصاویر دلخراشی از شدت جراحات یک نوعروس 15 ساله افغانی که از سوی شوهرش در خانه زندانی و به شدت شکنجه شده بود، منتشر شده است.

این نوعروس نوجوان که «سحرگل» نام دارد، چندین ماه توسط شوهر و خانواده همسرش در خانه محبوس بوده و مورد شكنجه و بدرفتاری قرار داشته است.

ماموران پلیس، «سحرگل» را در زیرزمین خانه پدرشوهرش پیدا کردند. خانواده «سحرگل» به پلیس مراجعه كرده و از ماه‌ها بی‌خبری از وضعیت دخترشان ابراز نگرانی کرده بودند. پلیس پس از پیداكردن سحرگل متوجه شد كه ناخن‌ها و موهای سر دختر بیچاره کشیده شده‌اند و گوشت و پوست قسمت‌هایی از بدنش نیز با انبرکنده شده‌اند. به گزارش تکناز ، سحرگل هفت ماه پیش زمانی که هنوز 14 سال داشت به عقد یک مرد 30 ساله درآمد.

تکناز: به گفته یکی از مقامات پلیس در استان شمالی بغلان، ماموران این دختر را از یک اتاق تاریک و بدون پنجره نجات دادند. سحرگل در بیمارستان در حالی که روی صندلی چرخدار بود، شوهر، پدر و مادر و برادر همسرش را عامل شکنجه خود عنوان کرد. به گفته مقامات بغلان، علت حبس و شکنجه سحرگل، راضی نشدن او به تن‌فروشی به خواسته خانواده شوهرش بوده است اما شواهدی برای اثبات این ادعا در دست نیست.

رحیمه ظریفی رییس امور زنان استان بغلان می گوید که سحر گل از لحاظ جسمی و روحی به شدت شکنجه شده و ممکن است عذاب روحی ناشی از این شکنجه، تا پایان عمر با وی بماند.

پلیس اعضای خانواده شوهر سحر گل را دستگیر کرده اما همسرش موفق به فرار شده است.

 شنیع و وحشتناک است اما چه طور مادر شوهر سحر گل با آن که خودش هم زن است پذیرفته تا هم جنس اش را مردان خانواده اش آزار دهند؟ بی رحمی زن به زن از بزرگترین خیانت های بشر به هم‌جنس خویش است. خیانتی که هرگز قابل بخشش نیست.

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, ] [ 12:18 ] [ اشی ]

دختران خانواده های خوب

دختران خانواده های خوب باد بادک هوا نمی کنند.     

بادبادک ها رنگی اند،                                            

                      رنگ ها شادند،

                                   و شادی هوس انگیز.

بادبادک ها کاغذی اند،

                        پاره می شوند؛

                              پس بادبادک ها پاکدامنی نمی دانند.

بادبادک ها به نخی نازک بندند؛

                              نخ ها دل به باد می دهند؛

                                        و بادها باد بادک ها را از راه به در می کنند.

باد بادک ها سر به هوا به پرواز در می آیند.

و گلاویز می شوند با ابر های دل سیاه

                             و تسلیم می شوند در آغوش شان.

برای همین است که

            دختران خانواده های خوب هیچ گاه بادبادک هوا نمی کنند.                                       

راتی ساکسانا

بانوی شاعر هندی

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, ] [ 12:19 ] [ اشی ]
About

به وبلاگ من خوش آمدید
Blog Custom

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 28
بازدید هفته : 114
بازدید ماه : 114
بازدید کل : 3053
تعداد مطالب : 20
تعداد نظرات : 55
تعداد آنلاین : 1

آپلودچت رومعکسفالخریداسم های ایرانی